این نویسنده بازجو بود!
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۲۱۹۹۶
فرارو- "میلان کوندرا" رمان نویس، مقاله نویس، شاعر، فیلسوف و منتقد سیاسی برجسته در سن ۹۴ سالگی درگذشت. هر آن چه نوشت راههای تازهای برای تفکر، نوشتن و خواندن گشود. کوندرا در سال ۱۹۲۹ میلادی در زمانی بی عیب و نقص متولد شد: روز اول ماه آوریل. او از همان ابتدا در معرض پوچ بودن فرهنگ انسانی قرار گرفت و در آن غوطه ور شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن؛ کوندرا از ظلم و ستم غیرانسانی آگاهی داشت. اولین مجموعه شعر البته نه چندان خوب او تحت عنوان "انسان: باغی وسیع" زمانی که او تنها ۲۴ سال سن داشت در سال ۱۹۵۳ میلادی چاپ شد و از نظر لحن و محتوا کاملا منطبق با ادبیات رسمی شوروی بود.
با این وجود، زمانی که او اولین رمان خود با نام "شوخی" را در سال ۱۹۶۷ میلادی چاپ کرد و سپس در سال ۱۹۶۹ میلادی رمان "زندگی جای دیگری است" را نوشت (که در سال ۱۹۷۲ میلادی چاپ شد) هر دو اثر را با طنز سیاسی به پایان رساند. این موضوع باعث اخراج او از حزب کمونیست و سپس تبعیدش شد. در رمان "سبکی تحمل ناپذیر هستی" که شاید شناخته شدهترین رمان اش باشد (چاپ شده در سال ۱۹۸۴ میلادی) و در سال ۱۹۸۸ فیلمی با اقتباس از آن با بازی ژولیت بینوش و دنیل دی لوئیس ساخته شد، کوندرا به بازجویی خود از سیاستهای توتالیتر (تمامیت گرا) ادامه داده و بهار پراگ، توحش حکومت علیه آن و کنترل چکسلواکی توسط شوروی را بررسی میکند.
کوندرا در هر یک از رمان هایش قدری طنز به کار میبرد البته طنزی تلخ. برای مثال در "سبکی تحمل ناپذیر هستی" راوی دکترین نیچه در مورد بازگشت جاودانه* یا عود ابدی مورد بحث قرار میدهد و اشاره میکند این امکان وجود دارد که ما بارها و بارها یک زندگی مشابه داشته باشیم. با این وجود، او هم چنین یک روایت شهوانی را ارائه میدهد مبتنی بر این که به نظر میرسد رابطه جنسی میتواند به انسان اجازه دهد تا در لحظه زندگی کند. ما میتوانیم وزن عود ابدی را با سبکی زنده بودن اینجا و اکنون عوض کنیم. وزن و سبکی، خنده و فراموشی، تکرار و تغییر و سیاست و جنسیت مضامینی هستند که در چهار رمان نخست او مطرح شده اند رمانهایی که این دوگانگیها را در خود جای داده اند.
شاید این توانایی برای داشتن افکار متناقض را با چیزی که او به "فیلیپ راث" نویسنده امریکایی گفته بود بتوان درک کرد: "توتالیتاریسم نه تنها جهنم بلکه رویای بهشت است درام قدیمی دنیایی که در آن همه در هماهنگی زندگی میکنند".
نویسنده در تبعیدرویای بهشت او البته محقق نشد. او در سال ۱۹۷۵ میلادی از خانه خود برای تبعید به فرانسه گریخت و به نوشتن آثار داستانی ادامه داد و یک خط کلی پیروی میکرد: رمانهای چند قسمتی و چندصدایی که در آن راوی نقد، تفسیر و اظهارات فلسفی را در متن جای میدهد.
این رویکرد داستانی بی قرار را میسازد داستانی که در مکان ها، زمانها و زمینهها به این سو و آن سو میچرخد. شخصیتها به داخل و خارج سوسو میزنند. منطق آغاز، میانه و پایان به سختی تصدیق میشود و در انواع مسائلی که اغلب در داستان ظاهر میشوند جستجو برای خود، گفتن یک داستان و دستیابی به راه حل کنار گذاشته شده اند.
تمرکز رمانهای کوندرا کشمکش آنها با پرسشهای دانش، پیچیدگی وجود و عدم قطعیت دائمی است. این میتواند یک سبک ناراحت کننده باشد: یک اختلال به جای یک لذت ساده یا یک تجربه زیبایی شناختی. برای یک زن قرن بیست و یکمی لحن و سبک او در نوشتن صحنههای جنسی و بازنمایی زنان به طور کلی میتواند به عنوان نوعی مردانگی منسوخ و تاریخ مصرف گذشته قلمداد شود.
همه چیز به این سادگی نیست که شما فکر می کنیدمقالات کوندرا نیز جالب توجه بوده اند. در مقالهای تحت عنوان "هنر رمان" چاپ شده در سال ۱۹۸۶ میلادی او تاریخچهای را بیان میکند که چگونه رمان نویسان ابعاد مختلف هستی را گشودند. او با "میگل د سروانتس" آغازمی کند و از میان فهرستهای نویسندگان داستانها به سراغ همتایان چک تبار خود "فرانتس کافکا" و "یاروسلاو هاشک" میرود که به ادعای او نشان میدهند که نقطه قوت داستان این است که عدم اطمینان را تحمل میکند در حالی که سیاست و مذهب نمیتوانند عدم قطعیت را تحمل کنند.
از نظر کوندرا آن چه که داستان به خوبی انجام میدهد آن است که به خواننده بگوید:"چیزها به آن سادگی که شما فکر میکنید نیستند".
از نظر کوندرا رمان یک شئی فناورانه است که راههای جدیدی برای دیدن و معنا بخشیدن ارائه میدهد و این دیدن و معنا در متن آن نهفته است. برای مثال، او در "پرده: مقالهای در هفت قسمت" چاپ شده در سال ۲۰۰۶ میلادی اشاره میکند که داستان چه کاری میتواند انجام دهد که فرمهای قبلی نمیتوانستند انجام دهند. کوندرا اشاره میکند که نویسندگانی مانند سروانتس (نویسنده دن کیشوت)، هنری فیلدینگ (نویسنده سرگذشت تام جونز کودک سرراهی) و لارنس استرن (نویسنده کتاب زندگی و عقاید تریسترام شندی) چیزهای کوچک زندگی روزمره را معرفی میکنند و معنای و اهمیت آن را برای ما روشن میسازند. با این وجود، او با عجله بیان میکند که نویسندگان معاصر نمیتوانند و نباید مانند آن غولها بنویسند بلکه نوشتن امری استمراری از لحاظ فرم، صدا و سبک در دورهای خاص و همراه با ناپیوستگی یافتن چیزی جدید است. او در این مقالات به نحوه نوشتن، چگونگی خوش گذراندن با زبان و فرم، اجازه دادن به بیدار شدن تخیل و نحوه برخورد با اندیشه و مفهوم مادیات و سیاست میپردازد.
گویای حقایق ناخوشایندمیتوان تصور کرد نویسندهای با چنین ظرافت و چنین درخشش فنیای باید در مقطعی از عمر طولانی خود برنده جایزه نوبل ادبیات شده باشد. با این وجود، او جوایز دیگری از جمله جایزه اورشلیم (بیت المقدس) در سال ۱۹۸۵ و جایزه هردر در سال ۲۰۰۰ را دریافت کرد. شاید سبک نوشتن کوندرا باعث شد تا کمیته نوبل او را در چندین دوره به عنوان نامزد دریافت جایزه معرفی کرد، اما هرگز به او جایزهای اعطا نکرد. کوندرا پس از نگارش آخرین رمان اش به زبان چکی تحت عنوان "جاودانگی" در سال ۱۹۹۱ میلادی که در آن پرسشهای مربوط به روابط جنسی و شخصی را مطرح میکند چهار رمان دیگر نوشت که توجه کمتری را به خود جلب کرد و کمتر مورد استقبال منتقدان قرار گرفت.
بنابراین، در رمانهای "آهستگی" (۱۹۹۵)، "هویت" (۱۹۹۹)، "جهالت" (۲۰۰۰) و در نهایت "جشن بی معنایی" (۲۰۱۴) میتوان روند محو شدن ستاره اقبال او را مشاهده کرد. دلیل آن موضوع این نبوده که کتابهای ذکر شده کمتر خوب بودند بلکه به نظر "رابین اشندن" بنیانگذار و سردبیر سابق مرکز و شرق اروپای مجله "لاندن ریویو" کوندرا بیانگر "حقایقی بود که برای عصر مدرن ناخوشایند است". کوندرا به طرز وحشتناکی صراحت دارد. کوندرا حتی تسلی احساسات یا اخلاق را به نفع آن چه اخلاق معرفت توصیف میکرد رد کرده است یعنی لازمه دیدن و گفتن چیزی که نویسندگان پیشین ندیدند و نمیتوانستند ببینند یا بگویند و برای ایجاد درک تازه از جهان است.
*مفهومی است که طبق آن جهان و تمام هستی و انرژی به طور نامحدود و به همان شکل در حال تکرار بوده و ادامه خواهد یافت.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل چاپ شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۲۱۹۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستمزدم برای فسیل کم بود
به گزارش همشهری آنلاین، هفته گذشته بیانیه صنفی انجمن فیلمنامهنویسان خانه سینما منتشر شد که در آن علیرغم اذعان به کم بودن دستمزدهای پیشنهادی نویسندگان برای سال پیشرو، قیمتهای پایه برای نگارش فیلمنامه سینمایی و تلویزیونی اعلام شد.
در این بیانیه دستمزد نوشتن یک فیلمنامه کامل سینمایی ۵۰۰ میلیون تومان و بالاترین رقم بود. دستمزد نگارش هر قسمت سریال تلویزیونی ۸۰ میلیون تومان و جالب آنکه این رقم برای هر قسمت سریال نمایش خانگی، ۱۲۰ و ۱۵۰ میلیون تومان اعلام شده بود. به بهانه این بیانیه و ارقام اعلام شده با حمزه صالحی، نویسنده و فیلمنامهنویس فسیل و بسیاری از فیلمهای کمدی چند سال اخیر به گفتوگو نشستیم.
صالحی در واکنش به قیمتها و درصد تحقق آن برای نویسندگان گفت: با توجه به اینکه رقم دستمزد برای کارگردانها و بازیگرها افزایش پیدا کرده طبیعتا قیمت نوشتن فیلمنامه هم باید افزایش پیدا کند. اگر دو سال پیش قیمت نوشتن یک فیلمنامه ۷۰ میلیون تومان بود برای شرایط فعلی طبیعتا باید بیشتر باشد اما من فکر نمیکنم اعداد اعلامی جدید هم محقق شود. در فیلمنامهنویسی مجوزی نداریم و هر کس اراده کند میتواند فیلمنامه بنویسد
صالحی ادامه داد: واضح است که ما سازوکار درستی نداریم. در دنیا مبلغ دستمزد برای فیلمنامهنویس، یک درصدی از قیمت پروژه است؛ مثلا در ترکیه بین ۷ تا ۱۱ درصد پروژه را به فیلمنامه اختصاص میدهند اما اینجا اینگونه نیست.
جزئیاتی تازه درباره سال گربه و بهرام افشاری | کمدی متفاوت در سینمای ایران ارگانها و دفاتر خصوصی این ارقام را جدی نمیگیرندنویسنده فیلم بخارست با بیان آنکه با اعلام ارقام از سوی انجمن مخالف نیست، توضیح داد: من مخالف این نیستم که عدد اعلام شود اما مکانیسم اجرایی برای محقق کردن آن نداریم. باید تکلیفی به ارگانها اعلام شود و دفاتر خصوصی سازوکاری داشته باشند تا ملزم شوند این عدد را رعایت کنند. تا وقتی که هیچ تکلیفی به عهده ارگانها یا تهیهکننده نباشد با شما چانه میزنند و آن عدد را دریافت نمیکنید. در پلفترم ژانر اجتماعی اقبال بیشتری دارد اما عددی که برای دستمزد نوشتن هر اپیزود در پلتفرمها هم اعلام شده احتمال خیلی ضعیفی دارد که محقق شود مگر برای پروژه های خاص و تاریخی
این نویسنده در پاسخ به اینکه چرا این اتفاق بیشتر برای نویسندهها در سینما رخ میدهد، افزود: کارگردان باید مجوز بگیرد تا نامش به عنوان کارگردان یک اثر ثبت شود ولی در فیلمنامهنویسی مجوزی نداریم و هر کس اراده کند میتواند فیلمنامه بنویسد.
حمزه صالحی نویسنده فیلم «فسیل»او ادامه داد: از این رو در بازار قیمتشکنی اتفاق میافتد و اگر میزان دریافتی شما عدد بالایی باشد با شما کار نمیکنند چراکه قیمتهای خیلی پایینتری وجود دارد. قیمت را نصف میکنند و با یک فیلمنامهنویس دیگر کار میکنند.
نویسنده فیلم انفرادی با اشاره به نقش انجمن فیلمنامهنویسان گفت: در کانون فیلمنامه تعامل وجود دارد و مشکل از سوی آنها نیست. کانون باید برای ارشاد مکانیسمی تعریف کند تا این را یک تکلیف برای ارگانها و دفاتر بداند. حتی نه برای سقف قیمت اما حداقل برای کف دستمزد یک عددی تعیین شود.
در این بیانیه حتی قیمتها به تفکیک ژانر نوشته نشدهاند!صالحی بیانیه منتشرشده را فاقد دستهبندی دانست و ادامه داد: در این بیانیه حتی آثار از نظر ژانری دستهبندی نشدهاند و کسوت و سابقه نویسنده دسته بندی نشده است. مشکل اجرایی همین است که یک عدد برای تمام شرایط اعلام میشود؛ در صورتی که شرایط فیلمنامه اجتماعی و کمدی زمین تا آسمان فرق میکند. در این بیانیه حتی آثار از نظر ژانری و کسوت و سابقه نویسنده، دسته بندی نشده اند. در صورتی که شرایط فیلمنامه اجتماعی و کمدی زمین تا آسمان فرق میکند
وی افزود: من هم اگر فیلمنامه اجتماعی بنویسم با قیمت کمتری این کار را میکنم چراکه سینمای اجتماعی، سینمای حمایتی است. همه میدانیم که بودجه تهیهکننده برای چنین آثاری، مانند فیلم کمدی نیست، حتی بازیگری که برای فیلم کمدی ۳ میلیارد پیشنهاد میدهد برای فیلم اجتماعی با ۶۰۰ یا ۷۰۰ میلیون تومان هم کار میکند.
او با اشاره به وضعیت متفاوت در پلتفرمها، دستهبندی دستمزدها را مهم دانست و افزود: در پلفترم، ژانر اجتماعی اقبال بیشتری دارد آنجا میتوان این نسبت را برعکس کرد یا به هم نزدیک کرد اما عددی که برای دستمزد نوشتن هر اپیزود در پلتفرمها هم اعلام شده احتمال خیلی ضعیفی دارد که محقق شود مگر برای پروژههای خاص و تاریخی.
فیلمنامه اجتماعی با ۵۰ تا ۷۰ میلیون خرید و فروش میشودنویسنده تگزاس۲ با بیان اینکه ارقام اعلام شده حتی به فیلمهای کمدی هم تعلق نمیگیرد، گفت: در ژانر کمدی شاید من جزو کسانی باشم که دستمزد مناسبتری دریافت میکنم اما این قیمتی که اعلام شده حتی به من هم تعلق نمیگیرد. دستمزد نوشتن فیلمنامه اجتماعی خیلی از این کمتر است و در جریانم که با ۵۰ یا ۷۰ میلیون فیلمنامه اجتماعی خرید و فروش میشود.
صالحی در نهایت با اشاره به پرفروشترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب یعنی فسیل که نوشتن فیلمنامه آن برعهده خودش بوده، گفت: در پروژه فیلم فسیل با فروش میلیاردی که داشت هم قیمت نگارش سال گذشته، به من تعلق نگرفت. من خیلی وقت است با آقای عامریان کار میکنم و رویه ایشان به این ترتیب است که وقتی فیلمی میفروشد، خودشان یک هدیه در نظر میگیرند.
کد خبر 849248 منبع: ایرنا برچسبها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران چهرههای مشهور